من اگر روح پریشان دارم***من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازی دوران دارم ***دل گریان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ایمان دارم***ای خدا ای خدا ای خدا
همه میگویند ایمان به خدا لذت بخش است اما سوال من این است که چگونه طعم و لذت ایمان را درک کنیم:
راههای چشیدن طعم ایمان:
1: ترک دروغ: افراد دروغگو بدبینى و سوء ظن خاصى نسبت به همه کس و همه چیز دارند، همه چیز را قلابى، نادرست، یا لا اقل مشکوک مىپندارند، چنین افرادى چگونه ممکن است ایمان محکم و خالى از هرگونه شک و تردید به آن همه گفتههاى انبیاء پیدا کنند. و تا وقتی که انسان دستورات انبیا و اولیا را باور نداشته باشد و آنها را به کار نگیرد چگونه میتواند او را مومن فرض کرد و چگونه چنین شخصی میتواند طعم ایمان به خدا را درک کند؟ همان گونه که امام علی علیه السلام در این خصوص میفرماید:
«انسان طعم ایمان را نمىچشد تا دروغ را- اعم از جدّى و شوخى- ترک کند.»[1]
2: کسب آگاهی، صبر، قناعت: انسان با مزین شدن به این سه صفت زیبا میتواند روز به روز مزه ایمان را بیشتر و بهتر درک کند، همان گونه که امام علی علیه السلام در روایتی میفرماید:
«هیچ انسانى طعم ایمان را نمىچشد، مگر این که داراى سه خصلت باشد: 1: آگاهى در دین، 2: صبر در برابر مصیبتها، 3: اندازه گیرى در مخارج» [2]
بله اولین شرط چشیدن طعم ایمان آگاهی و بصیرت در دین است و تا انسان آگاهى و معرفت کامل نسبت به مسایل مختلف دین پیدا نکند، چگونه مىتواند اعتقاد محکم و التزام عملى نسبت به احکام دینى پیدا کند، و تا وقتى که ایمان و عمل شایسته اى حاصل نشود چشیدن طعم ایمان امکانپذیر نخواهد بود.
دومین خصلتى که بدون آن طعم ایمان چشیده نمىشود، صبر و شکیبایى در برابر مشکلات است. بسیارند کسانى که در مقابل مصائب و حوادث تلخ زانو مىزنند و به همه کائنات بدبین مىشوند و در دل یا در زبان به خدا اعتراض دارند! چنین انسانهایى چگونه مىتوانند طعم ایمان را بچشند؟ در حالى که مصائب و سختىها فلسفههاى روشنى دارد که مؤمن حقیقى آن را درک مى کند، مصیبتها گاه هشدارى است به انسان به هنگام غفلت. گاه کفّاره گناهان و خطاها و معصیتهاى اوست. و فلسفههاى دیگرى که این جا جاى شرح آن نیست. همین قدر باید بدانیم که هیچ حادثهاى در این عالم بى علّت و تصادفى نیست.
و آخرین شریط چشیدن ایمان اندازه گیری در مخارج است، بله رابطه طعم ایمان با برنامه ریزى صحیح در امر معاش و زندگى از این نظر است که وقتی شخصى برنامه صحیح اقتصادى در زندگى و مخارج روزمرّه خود ندارد مبتلا به مشکلات و گناه و گاه اسراف و زیاده روى مىشود. و روشن است که چنین انسانى مبتلا به معصیت مىشود و نمىتواند طعم ایمان را بچشد.
نتیجه این که طعم ایمان در سایه ترک دروغ و معرفت دینى، شکیبایى در تحمّل مشکلات، و برنامه ریزى صحیح در امر زندگى حاصل مى شود.
منابع:
[1] «لا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْایمانِ حَتّى یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَجِدَّهُ» [بحار الانوار ج72، ص 249.]
[2] «لا یَذُوقُ الْمَرْءُ مِنْ حَقیقَةِ الْایمانِ، حَتّى یَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: الْفِقْهُ فِى الدینِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمَصائِبِ، وَ حُسْنُ التَّقْدیرِ فِى الْمَعاشِ [بحار الانوار، جلد 1، صفحه 20 و جلد 68، صفحه 85 و 346.]